تحلیل نقش حقیقی ساختار دریکپارچگی پوشش های محافظ آثار چوبی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری مرمت اشیاء فرهنگی- تاریخی، دانشگاه هنر، تهران، ایران.

2 عضو هیئت علمی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.

چکیده

در این مقاله رویارویی نقش حقیقی ساختار آثار چوبی، با یکپارچگی در حوزه حفاظت و مرمت بررسی شده است. بررسی ساختار یکی از علومی است که مورد توجه متخصصان قرارگرفته و تحقیقات بسیاری در سطوح مختلف آن صورت پذیرفته است، ولی امروزه درگستره اقدامات حفاظت و مرمت آثارخلاء توجه به نقش ساختار آثار، بیش از پیش خود‌نمایی می‌کند، لذا توجه به این مسئله، برای توسعه تبیین و تعیین رویکردهای کاربردی، در کنوانسیون های بین المللی تاکید شده است. مقاله حاضر از طریق واکاوی در قوانین و نظریات موجود با بهره‌گیری از روش تحقیق کیفی و تحلیل محتوا به دنبال دستیابی به سطحی از شناخت و تعیین وجوهی از مفهوم یکپارچگی بر اساس مولفه‌ها و زیر بخش‌های آن در توسعه چهارچوب مفهومی است. مفهوم یکپارچگی در تغییرات ساختاری پوشش اشیاء تاریخی چوبی، از مضامین جامعه تحقیقی این پژوهش است. ساختار سطحی آثار تاریخی چوبی که توسط لایه ای از پوشش‌ دهنده محافظت می‌شوند، علی رغم ایجاد استحکام و زیبایی دچار تغییرات متفاوتی می‌شوند و بی-وقفه این تغییرات را بر بدنه اصلی آثارنیز وارد می‌آورند، به ‌منظور کنترل این تغییرات در ساختار فیزیکی، نیاز به انجام فرایند حفاظت و مرمت می‌باشد، که این اقدامات گاها خود باعث بروز آسیب‌های بیشتر و تغییرات ساختاری و یکپارچگی بر روی سطوح پوشش‌دار و بدنه می‌شود. بر این مبنا‌ نتایج بیانگر پایه‌ای از مفهوم یکپارچگی و اهمیت تغییرات ساختاردر پوشش و بدنه آثار چوبی دراقدامات حفاظت و مرمت بدست آمده‌است، لذا این سیر تحول بنیادی در بازشناخت چهارچوب مفهومی یکپارچگی، با پنج مولفه‌ی اصلی، دو وجه "کالبدی" و "معنایی" و سه بعد ،" عمر (زمان )"، " شرایط محیطی (مکان )" و "تغییر" بررسی شد. همچنین این مفهوم درتغییر و تحول دیدگاه‌های ساختاری و یکپارچگی (که قالب معیارهای درونی و معنایی را در تعامل با معیارهای بیرونی و کالبدی قرار می‌دهد )تاثیر دارد و یکپارچگی را عاملی تعیین‌کننده برای ارتباط میان خصوصیات کالبدی و معنایی آثار معرفی می‌نماید.

کلیدواژه‌ها